خاطرات

ساخت وبلاگ
خاطرات
یادمه شبهایی رو که تا صبح حرف میزدیم باهم درمورد آینده مون درمورد زندگیمون وای که چه حس خوبی داشتیم یادمه یه بار من خوابم برده بود و تو کلی برام حرف زده بودی فرداش بهم گفتی که دیشب یک ساعت باهات حرف زدم اما تو خواب بودی منم حرفت رو تائید کردم اما الان میگم که بدونی من اون شب فقط چند دقیقه خوابم برد ولی بعد بیدار شدم و دیدم که چقدر صادقانه و چقدر عاشقانه داری باهام حرف میزنی دلم نیومد حرفت رو قطع کنم و تا آخرش ساکت فقط گوش دادم اون شب بود که فهمیدم چقدر عاشقم هستی عزیزترینم❤

نوشته شده در دوشنبه دوازدهم تیر ۱۳۹۶ساعت 5:5 توسط مریم|


عشق...
ما را در سایت عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 900209 بازدید : 202 تاريخ : چهارشنبه 18 مرداد 1396 ساعت: 16:38